شعر مرثیه حضرت علی اکبر (ع) مهدی رحمان دوست
- شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۶ ق.ظ
اِرباً اِربا شده ای یعنی اگر جمع شوند
همه لشکر من جمع نگردد بدنت
شبه پیغمبرمن ای علی اکبر من
علی اصغر شده ای بسکه شده ریز تنت
پیکرت شکل دگر یافته نشناختمت
عده ای بی سر وپا بسکه توراپا زدنت
بهر یعقوب ندادند مگر پیرهن یوسف را ؟
پاره پاره شده با پیکر تو پیرهنت
کفنت می کنم اما بگذار ای گل من
حل شود مشکل لاینحل یکجا شدنت
اصلا از پیکر تو چیزی مگر هم مانده
معجری باز بزرگ است برای کفنت
"العطش قد قلت" کشت مرا بابا جان
تشنه سوی حرم تشنه لبان آمدنت
پیش جسم تو علی یکدفه من پیر شدم
کربلایی شده آنقدر عقیق یمنت
بین این هلهله ها کاش که می شد یکبار
بشکفد غنچه بابا به لبان و دهنت
- ۹۳/۰۸/۱۰