وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ

تا مسیرم به در خانه ات افتاد حسین ـ ـ ـ خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین

وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ

تا مسیرم به در خانه ات افتاد حسین ـ ـ ـ خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین

وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ
بایگانی

سه نقطه


گنجشک پر،جبریل پر بابا ...

من پر تو پر هرکس شبیه ما ...

عمه نه عمه بالهایش را شکستند

حالا بماند در خرابه تا ...

این محو یکدیگر شدن در این خرابه

یا اینکه مارا میپراند یا ...

اصلا چرا من میخواستم پیشم بیایی

بابا شما که پا نداری تا ...

یادت میاید روزهای درمدینه

دوگرشواره داشتم حالا ...

وقتی لبت را زیر پای چوب دیدم

می خواستم کاری کنم اما ...

...

انگشت خود را جمع کردو ناگهان گفت

انگشت پر انگشتر بابا ...

  • محسن اسلامی نیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی